اطلاعیه‌ی شماره دو

ملت شریف و انقلابی

ضمن تقدیر و تشکر از حضور گرم و صمیمانه‌ی شما پای صندوق‌های کامنت؛ در اجرای بند 2 اطلاعیه‌ی شماره یک به اطلاع می‌رساند:

از آنجا که مجموع حضار قطعی دو مهمانی در عدد مقدس 12 متوقف مانده است، دو مراسم بزرگداشت سوم آبان با یکدیگر ادغام می‌شوند و از همه‌ی دوستانی که تلفناً، اس.ام.اساً، ای.میلاً، چتاً یا به هر طریق دیگری برای حضور در یکی از مراسم‌ها اعلام آمادگی کرده‌اند، دعوت می‌شود در یوم‌الله جمعه 13 آبان در محل بیت اینجانب حضور به هم رسانند. ساعت شروع و پایان مراسم عیناً همان است که در بند 3 اطلاعیه‌ی شماره یک آمده بود.

همچنین در اجرای بند 7 اطلاعیه‌ی شماره یک، فهرست کادوهای پیشنهادی به شرح زیر اعلام می‌شود. بدیهی است مهمانان گرامی در رد یا قبول هر یک از پیشنهادات مختارند.

1- گوشی تلفن (بی‌سیمش را ترجیح می‌دهیم!)

2- عطر یا ادوکلن.

3- لباس‌های زمستانی اعم از دست‌کش، شال‌گردن، پولیور و...

4- هرچه از دوست رسد (جداً.)

بار دیگر از طرف صاحب‌عزا، از همه‌ی عزیزانی که به هر طریق از راه دور یا نزدیک تشریف آورده‌اند -یا خواهند آورد، یا آورد خواهند، یا آوردن خواهند، یا خواهند آوردن- تشکر و قدردانی می‌نماییم.


والسلام

چهارشنبه، یازدهم آبان 1390

هادی

نظرات 8 + ارسال نظر
م.ب. چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 02:54 ب.ظ

خوبت شد. کامنت نمیگذاریم تا عبرتی شود برای سایرین

لطفن آب سیرابی و کیک برای پذیرایی فراموش نشود که به فیض اکمل و اتمم برسیم به هول و ولای الهی

مونای پارسا چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 02:54 ب.ظ

هادی جان آقامون که پارسا باشه نیت کرده ۵شمبه در منزل جنابعالی خیمه بزنه
درنهایت منم که منزل و عیال ایشان باشم تبعیت میکنم
علی ایحال, آقا پیشاپیش عزاداریتون مبارکا باشه

صدرا چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 06:24 ب.ظ http://namaandan.blogsky.com

با اینکه به نظر میاد از اساس آدم گشاد و چس ناله و " که چه؟ " ای باشی (یا دست کم به سبک خستگی ناپذیری تلاش می کنی اینطور نشون بدی) اما این ایده جدیدت نشون داد درونت یه موجود "تنگ" درست حسابی نشسته. من شخصن از این بساط (این چه بساطی ست؟) از وبلاگ گرفته و دعوت دو گروهی و بقیه ماجرا خوشم اومد، تولدهای تکراری و مهمانی های تکراری و مراسمات تکراری گاهی خسته کننده میشه، هر جمعی به این بداهه نوازی ها نیاز داره، همین واکنش کامنتی و بحثها هم نشون میده جماعتی را از ملال تکرار و روزمرگی برا لحظاتی بیرون آوردی.
با وجود اینکه تلاش می کنی شخصیتی بی میل و "که چه؟" از خودت نشون بدی ولی من میل خوش و زنده ی زندگیخواهی رو تو این ماجرا می بینم، همون حسی که من بیانش می کنم و خیلی های دیگه و از جمله تو انکار. :)

افسانه چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:34 ب.ظ

من کامنت صدرا رو لایک می کنم البته نه به نشانه تاییدبه خاطر اینکه باحال گفته ...البته راس هم گفته بنظرم؛ اما چون بی تربیتیه نمیشه خیلی در موردش حرف زد:)
با عذرخواهی از صدرا البته:)

بهنام پنج‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:37 ق.ظ

من اولاً اظهار خوشحالی می کنم بابت این که جنبشی رو که آغاز کردم بچه ها ادامه دادن و این جنبش به پیروزی رسید (یکی کردن دو مهمانی). ما اگه همین طوری پیش بریم یم تونیم وال استریت و حتی وال استریت مریخ رو هم مال خود کنیم. فقط می مونه سید علی که خب هنوز نتونستم برای چاره ای بیاندیشم. بعدم لایک به کامنت صدرا و این که واقعاً ایده جالبی بود. به امید دیدار در تولد متفاوت آقای چاووشی

مهرآوه پنج‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:36 ب.ظ


جمعه همه با هم هادی را میترکونیممممممممممم
وا... با این نوناشون....

حسین یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 03:52 ب.ظ http://ho3yn.ir

:-))

مردی که نمی خندد شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:46 ب.ظ http://mardi-ke-nemikhandad.blogfa.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد